تاريخ ولادت حضرت فاطمه س
عموم محدثين و علماي شيعه رضواناللهعليهم ولادت آن حضرت را در سال پنجم بعثت دانسته و رواياتي هم در اين باره از ائمهي بزرگوار اهلبيت (ع) نقل کردهاند، ولي بيشتر اهل سنت ولادت آن حضرت را پنج سال پيش از بعثت دانسته و گفتهاند: در همان سالي که قريش خانهي کعبه را بنا ميکردند- به شرحي که در زندگاني رسول خدا (ص) گذشت- فاطمه (ع) به دنيا آمد، ولي گفتار آنها با رواياتي که در اين باره از داستان ولادت حضرت زهرا (س) کار مشکلي است! زيرا از طرفي در برخي از روايات شيعه آمده است که ولادت فاطمه (ع) پنج سال پس از نبوت اتفاق افتاد و دنبالهاش اين جمله هم ذکر شده: «در همان سالي که قريش خانهي کعبه را بنا ميکردند» که جمع ميان اين دو مطلب دشوار است.
در روايات اهل سنت نيز که عموما معتقدند ولادت آن حضرت پنج سال پيش از يعثت بوده، در اصل خلقت فاطمه (ع) روايات زيادي از رسول خدا (ص) نقل کردهاند که با مختصر اختلاف و اجمال و تفصيلي آن حضرت فرمود: اصل انعقاد نطفهي فرزندم زهرا (س) از آن ميوه يا سيبي بود که جبرئيل در شب معراج از درخت بهشتي چيد و به من داد و من آنرا خوردم و سپس به زمين که آمدم با خديجه نزديکي کرده و آن نطفه در رحم خديجه قرار گرفت و زهرا از آن نطفه خلق شد، و از اين جهت او را «حوراء انسيه» ناميد، و همان طور که مشاهده ميشود جمع ميان اين دو مطلب نيز که در گفتار محدثين اهل سنت آمده ممکن نيست. و بهتر آنست که در ابتدا قدري از رواياتي را که شيعه و سني نقل کردهاند ذکر کنيم تا ببينيم کدام قول با مجموع روايات سازگارتر است:
1. شيخ صدوق (ره) از محدثين بزرگوار شيعه در کتاب امالي و عيون اخبار الرضا (ع) از رسول خدا (ص) روايت کرده که فرمود: هنگامي که به معراج رفتم جبرئيل دست مرا گرفت و داخل بهشت کرد و از «رطب» آنجا به من داد و من آن را خوردم و همان رطب تبديل به نطفهاي در صلب من شد و چون به زمين هبوط نمودم با خديجه نزديکي کردم و خديجه به فاطمه (ع) حامله شد، و از اين رو فاطمه «حوراء انسيه» است، و هر گاه اشتياق به استشمام بوي بهشت پيدا ميکنم دخترم فاطم را استشمام ميکنم.
2. علي بن ابراهيم قمي (ره) در تفسير خود از امام صادق (ع) روايت کرده که فرمود: رسول خدا (ص) فاطمه را بسيار ميبوسيد، عايشه از اين کار پيغمبر ناراحت شده و بر آن حضرت ايرد کرد، رسول خدا (ص) فرمود: اي عايشه هنگامي که به معراج رفتم داخل بهشت شده و جبرئيل مرا نزديک درخت طوبي برد و از ميوهي آن به من داد و من آن ميوه را خوردم و به صورت نطفه در پشتم قرار گرفت و چون به زمين آمدم با خديجه مواقعه کردم و او به فاطمه حامله شد و من هر زمان فاطمه را ميبوسم بوي درخت طوبي را از او استشمام ميکنم.
اين دو روايت را محدثين بزرگوار شيعه بيان کردهاند و اما از محدثين اهل سنت چهار حديث ميآوريم:
1. سيوطي در کتاب درالمنثور در ذيل آيهي: «سبحان الذي أسري بعبده ليلا من المسجد الحرام...» از عايشه نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: هنگامي که به آسمانها بالا رفتم داخل بهشت شده و در برابر درختي از درختهاي بهشت رسيدم که بهتر از آن درختي در آنجا نديده بودم و برگهايش از هر درختي زيباتر و ميوهاش بهتر بود پس ميوههاي آن درخت را چيده و خوردم و آن ميوه به صورت نطفهاي در صلب من قرار گرفت... و دنبالهي حديث را مانند دو حديث بالا نقل کرده است.
2. نظير همين حديث را طبري در کتاب ذخائر العقبي (ص 36) از عايشه روايت کرده.
3. در همان کتاب (ص 44) از رسول خدا (ص) روايت کرده که فرمود: جبرئيل سيبي از بهشت براي من آورد و من آن را خورده و با خديجه هم بستر شدم و خديجه با فاطمه حامله شد و به رسول خدا (ص) عرض کرد: من حمل خفيفي برداشتهام و چون تنها ميشوم اين حمل که در شکم من است با من سخن ميگويد... تا به آخر حديث که بعدا خواهد آمد.
4. خطيب بغدادي در تاريخ خود (ج 5، ص 87) به سند خد از عايشه روايت کرده که گويد: به رسول خدا (ص) عرض کردم: اي رسول خدا چگونه است که هر وقت فاطمه پيش تو ميآمد او را آن چنان ميبوسي و زبان در دهانش مينهي که گويا ميخواهي عسلي را بخوري؟ فرمود: آري اي عايشه هنگامي که مرا به آسمان بالا بردند جبرئيل مرا وارد بهشت کرد و سيبي به من داد و من آن را خوردم و همان به صورت نطفهاي در صلب من قرار گرفت و چون به زمين آمدم با خديجه نزديک شدم و فاطمه از همان نطفه است. و به همين خاطر او «حوراء انسيه» است و هر گاه اشتياق به بهشت پيدا ميکنم، فاطمه را ميبوسم.
و نظير اين حديث را از ابيسعد در کتاب شرف النبوه روايت کردهاند [1] .
1-مجمعه 34 حدیث از اهل سنتدر این باره از ابن عباس ،عایشه، عمر بن حطاب،سعی بن مالک و دیگران نقل شده که در کتاب احقاق الحق ج 10 ص 10-4 می باشد
از کتاب زندگانی حضرت فاطمه و دختران آن حضرت .نویسنده:سید هاشم رسولی محلاتی
ارسال توسط قناد
آخرین مطالب
صفحه قبل 1 صفحه بعد